گل و بلبل

ساخت وبلاگ

بامدادی بلبلی در ناله و فریاد بود

ناله‌های زار او در گوش گل چون باد بود

گفتمش : نشنید گل ، بیهوده می‌نالی چرا؟

گفت : ما را از ازل ، با گل چنین میعاد بود

عیب ما ، در بی‌وفایی ، مدعی را گو : مکن

هر کجا با هر که بنشستیم ، او در یاد بود

جام می چونت بدست اُفتد ، بنوش و غم مخور

خوش سرود مجلس جم ، هر چه باداباد بود

هر کجا شیرین لبی دیدیم در آفاق عشق

سرخی لعلش ز خون دیدهٔ فرهاد بود

چرخ ،آن روزی که رزق خلق قسمت می‌نمود

سهم ما « نانی که از دستش به خاک افتاد » بود

عاشقان را صبر باید « سالک » از جورش منال

عاشقی را دیده‌ای کز یار خود دلشاد بود؟

+ نوشته شده در  شنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۶ساعت 13:31&nbsp توسط زهرا مقامی  | 

گروه گردشگری و کوهنوردی گلگشت آریانا...
ما را در سایت گروه گردشگری و کوهنوردی گلگشت آریانا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golgashtearyanaa بازدید : 202 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 19:48